علوم سیاسی |
نظریه های مختلف در روابط بین الملل 1. رهیافت کلان نظام در نظریه های روابط بین الملل برچه رهیافتی استوار است ؟
رهیافت کلان نظام به کل نظام بین المللی اشاره دارد . تحلیل متفکرین این نظریه بر مفاهیم ، مفروضه ها و قیاضای انتزاعی کلی تأکید دارند . با این معنا مرجع برسی و تحلیل اطلاعات برای نظریه پردازان کلان نظام مبنی برورودی های زمینه ساز از محیط بین المللی و صحنه های پذیرنده سیاست خارجی ناشی از کل نظام بین المللی است . این داشمندان با نادیده گرفتن کشور ها به عنوان زیر مجموعه های نظام بین المللی در شکل گیری و اجرای سیاست خارجی توجه خود را به مسائلی چون ترکیب ساختاری قدرت معطوف می کنند. با بررسی کلی از نظریات فوق آن ها مدعی هستند که شاخصه رفتاری کشورها تابع خروجی حاصل از شکل گیری در سطح کلان نظام است و بر رفتار خارجی آن ها اثر می گذارد . (کشورها در تصویر این نظریه پردازان به عنوان واحد های عضو همانند توپ های بیلیارد محسوب می شوند که ماهیت درونی آن ها یکسان است و چگونگی چرخش آن ها برروی میز تأثیر تغییر سازی ندارد بنابرین پژوهشگرانی که از این راهبرد کلان تأثیر می پذیرند (ضمن فراموش کردن تفاوت ها برای بازیگران عضو نوعی همگونی برای ان ها قائلند.) دولت های .... را به عنوان واحدهای یکدست و مشابه به حساب می آورند. بنابراین در این مدل ها بر وجود نوعی سلطه جبری نظام بر روند سیاست گذاری کشورها تأکید می شود ← بر وظیفه میدانی اقدام سیاست خارجی کشورها به داخلی سازی قواعد نظام بین المللی و قدرت انطباق آن ها با فرهنگ غالب نظام مجدود می شود .) 2. نظام بین المللی چه تأثیراتی سیاسی (خارجی) کشورها دارد ؟ بیان کنید آن ها را ؟ الف) تأثیر ساخت اجتماعی – فرهنگی نظام بین الملل ب) منزلت و جایگاه کشور در نظام بین الملل ج) ساختار قدرت در نظام بین الملل د) قیود و محدودیت های محیطی ه) ماهیت مبادلات مشترک داخل نظام 3. رهیافت خرد درتجزیه و تحلیل سیاست خارجی برچه مبنایی استواراست ؟ وجود کشورهای مختلف الوجوه خرد شاخصه ای متمایز کننده را به وجود می آورد که به طرق گوناگون بر چگونگی رفتارسیاست خارجی کشورها تأثیرمی گذارد. این رهیافت خرد به نقد فرضیه توپ بیلیاردی متفکرین کلان – نظام بر می خیزد. در نتیجه متفکرین با رهیافت خرد فرض می نمایند وجود مختلف الوجوه کشورها موجب ارائه برون دادهای گوناگونی می شود که به عنوان درونداد برای نظام بین الملل عمل می کنند. شاهد مدعای این متفکران نه تنها وجود اقدامات تئوریکی است بلکه مولفه های نظام بین المللی را به بخش جهان اول– دوم– سوم یا شمال وجنوب یا منطقه های مختلف تقسیم می کنند. نظریه پردازان رهیافت خرد معتقدند رفتار سیاست خارجی کشورها عمدتأ تابع عوامل عناصر داخلی است. که پیروان این رهیافت متدولوژیک خود به دو گروه ذهنی گرا و عینی گرا تقسیم می شوند . 4. دیدگاه های رهیافت های خرد گرا را هر کدام توضیح دهید ؟ خرد گراها دو دسته هستند : الف) عینی گراها ب) ذهنی گراها الف) عینی گراها رفتار سیاست خارجی کشور تابع مقتضیات داخلی و محیط استقرار هر واحد خاص جغرافیایی به حساب می آورند. در نتیجه این دسته از متفکرین به مطالعه تاثیر نیروهای بنیادی حاکم بر سیاست خارجی کشور ها می پردازند. به نظر آنها برای ارزیابی الگوی رفتار خارجی کشور های عضو باید به بررسی این نیرو ها پرداخت (وجود مخاصمه ایران و عراق در برهه های مختلف زمانی و تحت رژیم های گوناگون مثال خوبی برای توجیه تفکر این دسته از پژوهشگران عینی گرا می باشد . ب) برجسته ترین رهیافت فکری را نظریه پردازان تصمیم گیری تشکیل می دهند (ذهنی گرا ها ) که به پویش تصمیم گیری توجه نموده و اثرات آنرا بر شکلگیری اخذ و اجرای تصمیم مورد بررسی قرار می دهند در نظر این دیدگاه تصمیم سیاسی هر جامعه محل برخورد درون دادهای موثر بر تصمیم گیری و برون داد های ناشی ازدستگاه تصمیم گیری است که به شکل سیاست های آمرانه و رسمی هر جامعه وارد محیط می شود . کشور مهمترین واحد اقدام در نظام بین الملی است و در آینده هم این نقش را ایفا خواهد کرد. 5- جهان بینی لیبرالیست ها بر چه اعتقادات و مفروضه هایی استوار است؟ 1- سرشت و ذات بشر خوب و نوع دوستانه است و بنابر این انسان ها قادر به کمک متقابل و همکاری هستند . 2- نگرانی اساسی بشر برای رفاه ، ترقی و پیشرفت را امکان پذیر می نماید .(اصل رشد و توسعه تمدن مجددا مورد تایید و تصدیق قرار می گیرد ) 3- رفتار بد بشر معلول و محصول انسان شرور نیست ، بلکه معلول نهادها و ترکیبات ساختاری بشر است . 4- انسان اگر بر مبنای فطرت خوب و نوع دوست خود عمل کند ، رفتاری همکاری جویانه و صلح آمیز خواهد داشت. 5- برای استقرار صلح و همکاری بین المللی باید به اصلاح نهاد ها و ساختارهای که انسان را از فطرت واقعی خود دور انداخته است پرداخت و فر آیند ها و نظام های تربیتی و اجتماعی باید اصلاح شوند . 6- کشور ها ذاتا خود پرست و جنگ طلب نیستند بلکه به دنبال همکاری و نوع دوستی هستند و لذا قابلیت اصلاح رفتار ها ی نابه هنجار خود درا دارند. 6-به اعتقاد لیبرالیست ها وجود چه عواملی در سطح بین المللی کشور هار ار به سمت همکار ی های بیشتر سوق می دهد؟ 1- وابستگی متقابل میان کشور ها به ویژه در عرصه های اقتصادی و تجاری سبب همکاری بیشتر دولت ها با یکدیگر و بی میلی به جنگ و کاهش منازعات وادار کرده است 2- رواج وگستر دموکراسی در عرصه بین المللی عامل کلیدی صلح و کاهش منازعات و افزایش همکاری ها گردیده 3- وجود نهادهای بین المللی (آژانس انرژی اتمی ، صندوق بین الملی پول ) و ایجاد یک سلسله از قواعد و هنجار ها به کاهش رفتار خود خواهانه دولت ها کمک کرده و دولت ها را تشویق به همکاری برای بدست آوردن منافع بلند مدت کرده است . 7-رویکرد ارتباطات بر روابط بین المل را بر اساس ایده های لیبرالیسم توضیح دهید ؟ 1- رویکرد ارتباطات دیگر به قدرت به عنوان متغییر اساسی در تبیین پدیده های سایسی نمی گردد بلکه به وجود هماهنگی بین تلاش ها و انتظارات انسان ها برای دست یابی به اهداف جامعه می پردازد . 2- روی ماهیت تجربی مفاهیم تاکید زیادی می شود و سعی بر این است تا تمام مفاهیم از طریق سنجش و نگاشت عملیاتی شوند . هر آنچه آماراجازه اندازه گیری بدهد اندازه می گیرند. 3- رویکرد ارتباطات به هیچ یک از سطوح تحلیل محدود نمی شود . 8-نظریه کارکرد گرایی را از دیدگاه میترانی توضیح دهید ؟ نظریه های مربوط به فرآیند همگرایی از میترانی ریشه های همکاری بین الملی در قلمرو وابستگی متقابل کارکردی جستجو می شود به علت وجود مشکلات فنی در جوامع مدرن امروزی ( که سیاست مداران قادر به حل آن نیستند ) همکاری دولت ها را درذ زمینه های اجتماعی ، اقتصادی و فنی اجتناب ناپذیر کرده است . فرض وی بر این است که سیاست و اقتصاد را می توان از هم جدا کرد . از این منظر آنچه به اقتصاد و حیات اجتماعی مربوط می شود در عرصه (سیاست پایین یا ملایم ) قرار می گیرد و امکان همکاری در آن راحت تر است و این وضعیت قاعده بازی را از حاصل جمع جبری صفر به حاصل جمع متغیر و بعضا مثبت تغییر می دهد .(همکاری در یک حوزه فنی یا کارکردی زمینه را برای کمک های مشترک در زمینه های دیگر فراهم می کند .) روند های جدید دیوار سخت حاکمیت ملی را سست خواهد کرد زیرا با آشکار شدن دستاورد های ناشی از این همکاری امکان به وجود آمدن اتحادیه سیاسی فرا ملی نیز هست و در نهایت وی آرمانگرایانه نتیجه می گیرد چنانچه همکاری در حوئزه کارکردی و غیر سیاسی پا بگیرد شاهد صلح بین الملی خواهیم بود . وس همگرایی را صرفا در شرایطی امکان پذیر می دانست که زمینه برای ایجاد مشارکت سازمان یافته بین کشور های اروپایی فراهم شود . 9-نظریه نو کار کرد گرایی را از منظر ارنست هاس بیان کنید ؟ نوکارکردگرایی حول محور تسری که دو شکل به خود می گیرد می چرخد . 1. تسری کارکردی (که همگرایی در یک بخش فشارهایی برای همگرایی به بخش های دیگری آورد .) 2. تسری سیاسی (از همگرایی اقتصادی نشأت میگیرد ) آن ها به فراکنش های منطقه ای و سود و زیان های همراه آن ها برای کنش گران ، ارتباط میان نخبگان ، مناسب بودن نهادها در مورد فشارهای فراکنشی توجه دارند . به تأکید بر حجم و میزان مراوفات ، شبکه های چانه زنی و راهبردها را به عنوان دادهای پایه ای مطالعه می کنند. ارنست هاس (هم گرایی را به عنوان فرایندی می دانست که زمینه های ایجاد وفاداری مشترک بین کشورهای اروپایی را فراهم می کرد.) وی معتقد بود که کشورهای اروپایی برای رسیدن به اهداف خاص نیازمند این وفاداری مشترک هستند. این امر نیازمند ایجاد سازمان و ساختاری بود که بتواند اهداف و تمایلات کشورهای اروپایی را با هم هماهنگ سازد و زمینه لازم برای حداکثر همکاری های برای بدست آوردن منافع مشترک را به وجود آورد . برای تحقق این امر کشورهای اروپایی باید حاکمیت خود را نادیده بگیرند و به تعهداتی که نهادها وسازمان ها برای آن ها ایجاب کرده اند به منافع و مطلوبیت های بیشتری دست نمایند. نوکارکردگرایی تأثیرات بسیاری در پیش برد همگرایی اروپایی داشته است . 10- نظریه صلح دمکراتیک از دیدگاه امانوئل کانت را توضیح دهید ؟ کانت معتقد بود صلح مستلزم وجود حک.مت هایی مبتنی بر قوانین اساسی جمهوری خواهانه است که سه چیز را تضمین می کند ( احترام به آزادی فردی ، واحد قانون گذاری و تفکیک میان اقتدار اجرایی و مقننه با برابری سیاسی همه شهروندان ) طبق این نظریه همکاری های اقتصادی و سیاسی و حفظ آن در میان دموکراسی های توسعه یافته قوی تر است. کانت معتقد بو تشکیل اتحادی از دولت های دموکراتیک با هدف تضمین آزادی دولت های عضو صلحی پایدار به ارمغان خواهد آورد که به همه جنگ ها خاتمه خواهد بخشید . چنین اتحادی هماهنگی اقتصادی نیز باید داشته باشد و این توسعه وابستگی اقتصادی متقابل موجب تقویت چنین اتحادی می شود. درنتیجه برای دستیابی به صلح وثبات باید نظام های سیاسی لیبرال دمکراتیک ایجاد کرد . در مورد اینکه دموکراسی ها به ندرت با هم میجنگند دو استدلال وجود دارد : 1. هنجارهایی که فرایندهای تصمیم گیری دموکراتیک در آن شکل می گیرد. 2. محدودیت های نهادی تأکیدمی ورزد(تفکیک اقتدار میان قوه اجرایی و مقننه فرایند استفاده از زور و قدرت نظامی را توسط رهبران مشکل می سازد .) تأکید کانت بر ( دموکراسی، وابستگی متقابل اقتصادی و سازمان ها و حقوق بین الملل ) به عنوان پایه های صلح ابدی در روند همگرایی اروپا مورد بهره برداری قرار گرفت . [ شنبه 92/12/24 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|